آغوشم

آغوشم را باز کرده ام برایت ، تشنه ام برای بوسیدن لبهایت
 
بگذار لبهایت را بر روی لبانم ، حرفی نمیزنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت
 
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو
 
دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو
 
محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت
 
چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من
 
قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است
 
آرامم ، میدانم اینک کجا هستم ، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،همانجایی که انتظارش را میکشیدم

 و هر زمان خوابش را
 
میدیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود....
 
در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه میدانم زمان چگونه میگذرد و نه میدانم در چه حالی ام
 
تنها میدانم حالم از این بهتر نمیشود ، دنیای من از این عاشقانه تر نمیشود
 
گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت
 
عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ،

 عشق است که من و تو را
 
نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه
 
خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی خوشحالم



نظرات شما عزیزان:

مسعود
ساعت15:04---20 اسفند 1392
دمت گرم
حرف نداشت
ادامه بده


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : پنج شنبه 15 اسفند 1392 | 1:1 | نویسنده : شیطون بلا |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.