نام: شیطون بلا
.........................................................
جنسیت: زن
.........................................................
محل سکونت: خوزستان
.........................................................
سن: 25 / 6 / 1374
.........................................................
میزان تحصیلات:
.........................................................
شماره تماس:
.........................................................
ایمیل و ای دی یاهو:
.........................................................
درباره من: برای من همین خوبه. که با رویات میشینم... ... تورو از دور می بوسم .. تورو از دور می بینم برای من همین خوبه بگیرم رد دنیات و .... .... ببینم هرکجا میرم... ازونجا رد شدم بات
.gif "love icon")
.gif "کد آیکون")
.gif "کد آیکون")
.gif "کد آیکون")
.gif "کد آیکون")
.gif "کد آیکون")
.gif "کد آیکون")
.gif "کد آیکون")
.gif "کد آیکون")
.gif "کد آیکون")
.png "98 لاو")
.png "98 لاو")
.png "98 لاو")
.png "98 لاو")
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
نظرات شما عزیزان:
شبهاى بى ستاره 
ساعت8:39---21 آذر 1392
{ : سلام بر شب پر ستاره : } شبهاى زمستانيم ، شبهاى بى ستاره ام ، با وجودت ، يك ستاره در عمق وجود خود خواهد داشت ، اگر دستان خاليم را از محبت لبريز كنى ، سلام به نور ، سلام به طلوع ، سلام به تو كه شادترين لحظه هايم را به آغوش مى كشم در نهايت رؤياى با تو بودن ، ستاره هاى شبهايم محو شويد تا تنها يك ستاره باقى بماند .
شبهاى بى ستاره
ساعت21:55---18 آذر 1392
شبهايم گل برگ ستاره كشيدم ، با نگاه به آسمان شبهاى بى ستاره ام دلم گرفت ، مدادى سفيد بر داشتم ، به ياد ستاره زندگيم ، صدها ستاره كشيدم به رنگ سفيد ، باشد كه شبهايم اگرچه رنگ ستاره نديده نقشى از ستاره بگيرد ، در دنيايى كه داشتن ستاره ها جرم است ، ستاره هايم را به جايى فرستادم كه ديده نميشوند ، حال من ماندمو شبهاى بى ستاره ام ، سلام بر شبهاى پر ستاره ات
پاسخ:,واقعا زیبا بود سلام شب پرستاره به شب بی ستاره
پاسخ:,واقعا زیبا بود سلام شب پرستاره به شب بی ستاره
شبهاى بى ستاره
ساعت6:31---17 آذر 1392
تو این فکر بودم که با هر بهونه یه بار آسمونو بیارم تو خونه
حواسم نبود که به تو فکر کردن خود آسمونه خود آسمونه
تو دنیای سردم به فکر کردم
که عطرت بیاد و بپیچه تو پارچه
بیای و بخندی تو باز خنده هاتو
مثل شمعدونی بزارم رو طاقچه
به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره
به تو فکر کردن عجب حال داره
حواسم نبود که به تو فکر کردن خود آسمونه خود آسمونه
تو دنیای سردم به فکر کردم
که عطرت بیاد و بپیچه تو پارچه
بیای و بخندی تو باز خنده هاتو
مثل شمعدونی بزارم رو طاقچه
به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره
به تو فکر کردن عجب حال داره
شبهاى بى ستاره
ساعت6:26---17 آذر 1392
تو و خاک گلدون با هم قوم وخویشین من و باد و بارون با هم رفیق صمیمیم
از این برکه باید یه دریا بسازیم یه دریا به عمق یه عشق قدیمی
دوست داشتم با تموم وجودم
غزیزم هنوزم تو رو دوست دارم
الهی همیشه کنارتو باشم
الهی همیشه بمونی کنارم
به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره
به تو فکر کردن عجب حال داره
از این برکه باید یه دریا بسازیم یه دریا به عمق یه عشق قدیمی
دوست داشتم با تموم وجودم
غزیزم هنوزم تو رو دوست دارم
الهی همیشه کنارتو باشم
الهی همیشه بمونی کنارم
به تو فکر کردم به تو آره آره
به تو فکر کردم که بارون بباره
به تو فکر کردم دوباره دوباره
به تو فکر کردن عجب حال داره
مسعود
ساعت20:31---10 آذر 1392
وب زیبایی داری منکه لینکت کردم تو هم یادت نره
//privatemehriz.loxblog.com/
//privatemehriz.loxblog.com/
از ميان هزاران چهره ام تنها يكى برايم دوست داشتنى تر بود ، چهره بارانى ام ، زير قطره هاى ديوانه باران ، آنقدر ديوانه كه نوازش از يادشان رفته ، بيرحم تر از روزگار سهراب كه ميگفت : ( زير باران بايد رفت ) ، باران شهر من گريان است و بى شرم ، گويى شلاقى است بر چهره شهر ، شهر من زخم برداشته از اين همه درد ، به روى خود نمى آورد با ديدن چهره دردناك من
[شبهاى بى ستاره ]
شبى را با بى ستارگى گذراندم ، به شبى پر ستاره رسيدم ، ستاره اى را از ميان آسمان پر ستاره نشان كردم ، به تماشاى ستاره ، غرق در خيالى خوش در افكارى عميق ، با نواى حوش در ميان چمن زارى خيس ، سرمست از داشتن ستاره اى كه نام من بر آن بود ، ستاره را به سوى خود خواندم ، ستاره سو سو زنان پر نور ، در ميان شب ، به خود آمدم ، آسمانى ديدم بى ستاره ، هنوز دلتنگ از شبها ، هنوز شبهايم را بى ستاره دوست دارم .
شبى را با بى ستارگى گذراندم ، به شبى پر ستاره رسيدم ، ستاره اى را از ميان آسمان پر ستاره نشان كردم ، به تماشاى ستاره ، غرق در خيالى خوش در افكارى عميق ، با نواى حوش در ميان چمن زارى خيس ، سرمست از داشتن ستاره اى كه نام من بر آن بود ، ستاره را به سوى خود خواندم ، ستاره سو سو زنان پر نور ، در ميان شب ، به خود آمدم ، آسمانى ديدم بى ستاره ، هنوز دلتنگ از شبها ، هنوز شبهايم را بى ستاره دوست دارم .
شبهاى بى ستاره
ساعت20:51---4 آبان 1392
.:شبهاى بى ستاره:.
تنهايى را حال من كم ارزش برايت معنا مى كنم ،
كمى نزديك تر بيا !
.
.
.
.
.
.
.
هنوز جاى بوسه ام روى قاب عكست پيداست !
.
.
.
.
.
هنوز جاى زخمهايى كه بر قلبم نشاندى پيداست !
.
.
.
.
.
هنوز يك دسته مويى كه به يادگار در دستمالى به من بخشيدى در كنارى دارم !
.
.
.
.
.
.
ولى هر بار ميدانم داشتنت برايم آرزوست ، تو نيز خوب ميدانى و پذيرفتنش براى هر دومان سخت ، چه نيك تعبير مى كنى خواب تنهائيم را و چه زود فراموش مى كنى بودنم را ، چه زود انكار مى كنى وجودم را ، تنهائى را با وجودت معنا مى كنم .
تنهايى را حال من كم ارزش برايت معنا مى كنم ،
كمى نزديك تر بيا !
.
.
.
.
.
.
.
هنوز جاى بوسه ام روى قاب عكست پيداست !
.
.
.
.
.
هنوز جاى زخمهايى كه بر قلبم نشاندى پيداست !
.
.
.
.
.
هنوز يك دسته مويى كه به يادگار در دستمالى به من بخشيدى در كنارى دارم !
.
.
.
.
.
.
ولى هر بار ميدانم داشتنت برايم آرزوست ، تو نيز خوب ميدانى و پذيرفتنش براى هر دومان سخت ، چه نيك تعبير مى كنى خواب تنهائيم را و چه زود فراموش مى كنى بودنم را ، چه زود انكار مى كنى وجودم را ، تنهائى را با وجودت معنا مى كنم .
وبلاگت زیباست...
پاسخ:ممنون
موضوعات مرتبط:
برچسب‌ها:
تاريخ : - | - | نویسنده :
|
|
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
<-PollName->
آمار
وبلاگ: